تأثیر موسیقی ایران در موسیقی عهد اسلامی (II)

بنام خدایی که در این نزدیکیهاست

 

 

حجاز آواز حزین و بزمی بود که آن را نصب العرب می‌نامیدند و موسیقی‌دانان حیره شیوه‌های {اجرایی} هنرمندانه‌تر این آواز را می‌دانستند و عود کاسه چوبی را نیز عربها از مردم حیره اقتباس کردند و به جای عود با کاسه پوست دار {که} مزمر نامیده می‌شد و در حجاز معمول بوده بکار می‌بردند و همچنین در حیره چنگ و تنبور رواج داشت.

کلمان هوارت می‌نویسد (1): «پیش از ظهور اسلام عربهای بادیه نشین شعر و داشته‌اند ولی تشکیل و بسط آن بر ما مجهول است. شاید طرز حرکت شتر هنگام راه رفتن و گذاردن پاهایش با آن همه نظم بر روی زمین، موجد آهنگ «حدی» گشته است. آهنگی که شتربانان قافله، برای راندن و سرگرمی شترها می‌خواندند.

بطور کلی باید گفته شود که امرا و حکام عرب در حالی که اغلب از خوانندگان و نوازندگان تجلیل و تشویق می‌کردند، معهذا اشتغال به موسیقی را دون‌شان خود می‌دانستند و از این جهت بسیاری از خوانندگان و نوازندگان معروف عرب که شالوده گذاردن این هنر در آغاز اسلام می‌باشند، ایرانیان اسیری بوده‌اند که در جنگها به اسارت درآمده و بنام موالی در شهرهای عرب به کارهای سنگین واداشته شده بودند. موسیقی‌دانان معروف اعراب هم آنانی بوده‌اند که زیر دست موسیقی‌دانهای ایرانی و همین موالی تربیت گردیده بودند.

مخصوصاً در سده اول اسلامی، بیشتر از موسیقی‌دانها، با ایرانی اسیر و یا اولادان آنها یا مردمان کشورهایی بودند که تحت نفوذ و هنر موسیقی و تمدن و فرهنگ ایران قرار گرفته بودند.

ابولفرج اصفهانی در کتاب «الاغانی» (2) نوشته است: «سعید ابن مسجع غلام بنی جمح از اهل مکه و مغنی بود. او یکی از بزرگترین استادان فن موسیقی به شمار می‌رود و بر سایرین تقدم داشت و نخستین کسی بود که نغمه‌های موسیقی ایران را با الحان و نغمات عربی تطبیق داد و بسیاری از نغمات موسیقی را از ایرانیان اقتباس و به عربی نقل و شایع کرد. به شام هم سفر نمود و الحان روم و نواختن بربط را آموخته بود. به ایران نیز آمده و موسیقی و آواز را تکمیل و نغمه‌های بسیاری آموخت و به حجاز برگشت و فن خود را اشاعه داد...»

«ابن مسجح بر گروه ایرانی که مشغول ساختمان کعبه بودند، می‌گذشت، نغمه آنها را که به هنگام کار با آن ترنم می‌کردند، شنید و آن را به عربی نقل کرد. گویند خواجه ابن مسجح آواز تازه‌ای از او شنید، پرسید این آواز را از که آموختی؟ پاسخ داد از ایرانیان نغمه پارسی را شنیده، آن را به عربی نقل نمودم. خواجه گفت: تو در راه خدا آزاد هستی ولی او از خواجه خود جدا نشد و فن خویش را ترقی داد و در شهر مکه شهرت بسزایی یافت.»

درباره این هنرمند می‌نویسند: او بقدری در حجاز و جزیره العرب معروف شد که بر او رشک بردند و تقریباً او نخستین مدرسه موسیقی را عملاً در مدینه دایر ساخت و علمای منصب او را متهم ساختند که مسلمانان را منحرف می‌سازد و از مکه به دمشق اعزام شد. عموزاگان خلیفه مقدم او را گرامی داشتند و به دربار خلیفه معرفیش کردند. صدای ساز او خلیفه را خوش آمد و انعام فراوانی بدو بخشید. شاگرد او ابن محرز نیز مانند استادش برای فرا گرفتن موسیقی و نغمات ایرانی به ایران سفر کرده و بنا به گفته ابوالفرج اصفهانی این موسیقی‌دان عرب، کلمات و اشعار عربی را در الحان ایرانی می‌خوانده است.

پی نوشت
1-شماره 2، سال پنجم مجلة موزیک ایران به نقل از: CL. Huart (1854-1926) CF. Litterature Arabe
2-ابولفرج اصفهانی متولد 28 در اصفهان و متوفی چهار ذیحجه 356 ه ق در بغداد.

 

تأثیر موسیقی ایران در موسیقی عهد اسلامی (I)

بنام خدایی که در این نزدیکیهاست

 

 

گسترش دین مبین اسلام و تسخیر کشورهای وسیع متمدنی، مانند ایران و روم و مصر و تشکیل یک حکومت بزرگ به نام دولت اسلامی، سبب شده که گنجینه‌های هنری و علمی کشورهای گشوده شده از آن جمله ایران، دستخوش بهم خوردگی و دگرگونی و احیاناً نابودی‌ها گردد. اما گاهی بر قسمتهایی که آثار پیشینش از بین رفته، اغلب از تمدن اسلامی یعنی تمدنی که از کشورهای متمدن پیش از خود بوجود آمده می‌توان پی برد. زیرا تازیان که دارای فرهنگ و تمدن چشمگیر و پر اهمیتی نبودند، در اثر تسلط بر اقوام متمدن، تحت تأثیر آن فرهنگ‌ها قرار گرفتند و پایه تمدن عظیم اسلامی گذارده شد.

یکی از مواردی که کاملاً تحت تأثیر و نفوذ ایران قرار گرفت، موسیقی عرب می‌باشد که تا پس از برچیده شدن دستگاه خلافت عباسی (656 ه.ق برابر 1258 میلادی) این نفوذ و تأثیر برقرار ماند.

بطوری که پس از این تاریخ سه چیز در اثر تحول عظیم شش صد ساله اسلام بجا ماند: دین مبین اسلام، تأثیر زبان عرب در زبان فارسی و برعکس و اختلاط و تأثیر موسیقی ایران در موسیقی عرب.

لیکن در همان اوقات در روستاها و بیرون از شهرها، بویژه مردمانی که در پناه کوهستانها و کرانه‌های دریای مازندران بسر می‌برند، موسیقی اصیل و خاص خود را تا حدی دست نخورده و دور از این درهم آمیختن نگاه داشتند که بعضی از آنها به همان وضع به ما رسیده است و ما امروز با داشتن آنها مانند گنجینه ‌ادبیات و هنری که از گذشته بیادبود داریم، در خود احساس خوشوقتی و سربلندی می‌نماییم و برماست که اساس این موسیقی اصیل ایرانی را نگاهداشته و با کمال حزم و استادی آنها را هم آهنگ با تکنیکهای موسیقی امروزی نماییم. زیرا با وجود ارتباطی که بین موسیقی ایران و موسیقی مغرب زمین قائلند، باز موسیقی ایران نمی‌تواند از تئوریها و تکنیک‌های موسیقی غرب پیروی کند.

تازیان بادیه نشین که به پهنه شاهنشاهی ساسانی آمد و شد داشتند، هنر نوازندگی را از این کانون ذوق و نشاط با خود همراه می‌بردند و می‌نویسند که «اعثی قیس» شاعر معروف عرب در دوره جاهلیت و سراینده یکی از قصائد معروف و غرای سبعه معلقه، درک دربار خسرو انوشیروان را نموده و نام سازهای ایرانی مانند: نای، سرنای، بربط، عود، چنگ، چغانه، ربات، تنبور، کمانچه و غژک را به سرزمین عربستان برد.

آلت موسیقی عرب در آن زمان دف (دایره) بیش نبوده، ترانه و سرود و آواز و سرودشان هم آوازی بود که شتربانان برای اشتران می‌خواندند که همان آواز "حدی" باشد.

در حوالی رود فرات و نزدیکی مدائن دو شهر کوچک عرب نشین بنام «حیره» {hayrah} و «انبار» وجود داشت که امراء آن را از طایفه «لخمی» و تحت نفوذ دولت ساسانی بودند و بهرام پنجم (بهرام گور) شاهنشاه ساسانی از کودکی نزد نغمان بن مندز، امیر حیره سپرده شد و پس از مرگ پدرش به کمک او و مندزین نعمان، تاج و تخت شاهی را بدست آورد.

حیره در طول سیصد سالی که مرکز این دولت و تحت نفوذ شاهنشاهی ساسانی بود، ترقی و پیشرفت زیادی پیدا کرد و مرکز شاعران بزرگ عرب و موسیقی‌دانان شد و همانطور که نفوذ این شهر در فرهنگ و ادب عربستان مؤثر بوده است، موسیقی و ادب و فرهنگ ایران نیز در این شهر کاملاً نفوذ کرد و از همین جا به سایر شهرهای عرب منتقل گردید.

موسیقی در دوران ساسانیان

بنام خدایی که در این نزدیکیهاست
 
 
 

گستره امپراتوری ساسانی


گستره امپراتوری ساسانی
دوره حکومت ساسانیان بالغ بر چهارصد سال بطول انجامید و این عصر را در میان اعصار تاریخ ایران پیش از اسلام، درخشانترین دوره موسیقی نام نهاده اند. در این دوره قدرت متمرکز به جای قدرتهای پراکنده در ایران حاکمیت یافت و با تمرکز قدرت و جذب تدریجی ارباب هنر به دربار، زمینه رشد، پیشرفت و پرورش هنرمندان، بویژه موسیقیدانان فراهم آمد.

بطوری که در تاریخ ایران آمده است این تنها نام مشاهیر هنری دوره ساسانی است که باقیمانده و از مشاهیر دوره های قبل، حتی نامی هم در بین نیست. تا جایی که عده ای به وجود نوابغ علوم و هنر در ایران تا پیش از این اعتقاد ندارند و ایرانیان قدیم را تنها افرادی که دارای استعداد نظامی و اقتصادی بودند، می شناسند.

با ظهور شخصیت هایی همچون مانی و مزدک، انواع ادبیات هنری (غیر شعری) و هنرهای ظریفه رشد پیدا کرده و طرفدارانی را به خود جلب کرد. در این میان می توان به نقاشی های مکتب مانی، کتابهایی نظیر کارنامه اردشیر بابکان، خداینامه (خواتای نامک) و دهها اثر دیگر که از آن دوره برجای مانده است اشاره کرد.

اردشیر بابکان طبقات مختلف موسیقیدانها را نیک می شناخت و برای هریک قانون مخصوصی وضع کرده بود. انوشیروان در رعایت قانون و حقوق هنرمندان سعی آشکار داشت و بهرام گور خود چکام سرایی چیره دست بود.

با تشویق و حمایت دربار ساسانی از موسیقیدانها، مردم نیز بتدریج علاقمند به موسیقی شدند، بطوریکه در این دوره موسیقیدانان از رفاه و احترام بسیاری برخوردار بودند. نام اولین موسیقیدان بزرگ ایرانی از قبیل باربد، نکیسا، بامشاد و رامتین نیز از همان زمان برای ما به یادگار مانده است. همچنین نام بسیاری از الحان سازنده موسیقی و سازهای آن زمان.

قلعه اردشیر در فیروزآباد فارس
قلعه اردشیر در فیروزآباد فارس

اردشیر بابکان
رواج موسیقی در عصر ساسانی با نام اردشیر بابکان تداعی می شود. اردشیر بابکان طی سلطنت خود که کمتر از بیست سال بود (241-226 میلادی) ، ایران را به مدارج بالایی از نظم و اعتبار جهانی رساند.

تعیین نظام طبقاتی مردم و همچنین موسیقیدانها از ابتکارهای او بود. در این زمان خنیاگران و رامشگران که از دیرباز جزو طبقات متوسط و گاهی حتی پست جامعه بودند، به سطح درباریان ترقی داده شدند. او درباریان را به هفت طبقه تقسیم کرده بود که موسیقیدانان در طبقه پنجم محسوب می شدند.

آرتور کریستین سن مستشرق اروپایی که در باره تمدن ایران در عهدد ساسانی تحقیقات زیادی انجام داده است با تحسین و تعجب می نویسد :

"در زمان حکومت ساسانیان و اردشی، خنیاگران (نوازندگان و سازندگان) در ردیف مامورین عالیربته دولت بودند."

علامه عباس اقبال آشتیانی می نویسد :

"موسیقی در ایران قدیم، رونق بالنسبه کامل داشته است. اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی در موقعی که درباریان و اعیان حضرت خود را به طبقات ممتاز تقسیم می نمود، مطربان و مغنیان را طبقه مخصوصی قرار داد و در میان طبقات ایشان را مقامی متوسط اعطا فرمود."

شکار بهرام گور
مینیاتور از صحنه شکار بهرام گور

بهرام گور
بهرام گور پانزدهمین پادشاه ساسانی بود، او در نوجوانی با فرهنگ و ادب و هنر کشورهای دیگر آشنا شد و طبق رسم اشراف زادگان آن زمان، بعد از یادگیری علوم و فنون مختلف، موسیقی آموخت.

بهرام مردی جنگاور بود که بی اندازه به موسیقی علاقه داشت. بطوریکه بعد از نشستن به تخت پادشاهی اولین کاری که کرد رسیدگی به وضع موسیقیدانان و تامین رفاه آنها بود. او موسیقیدانها را از لحاظ مقام و رتبه بالاتر برد و گروهی از آنها را به طبقه اول برنشاند. جانشینان بهرام تا انوشیروان نیز این رسم را برپا داشتند.

علاقه بهرام گور به موسیقی به حدی بود که هنرمندان بزرگ را با مطربان برابر می نشاند و به دلخواه خود تعیین رتبه می کرد. تا جایی که اسباب ناخشنودی عده ای را فراهم می ساخت! او هرکس را که مایه خوشنودی خود می دید برتر می نشاند.

ابو منصور ثعالبی صاحب کتاب "غررالاخبار ملوک الفرس" آورده است که :

"بهرام گور چهارصد نوازنده را از هند به ایران خواند، و این هنرمندان را بر سایر طبقات مقدم شمرد. این هنرمندان به نام لولی یا سوری نامیده می شدند. آنان شوخ و ظریف بودند و در هر کوی و برزن، شهر و روستا برای مردم ساز می نواختند و می خواندند."

حمزه اصفهانی اضافه می کند : "اینان در ایران ماندند و زاد و ولد کردند که طایفه زط همین ها هستند."

از کتاب موسیقی در ایران از آغاز تا امروز - جلد اول ، غلامرضا جوادی 

پیوند تمبک، ریاضی و فضای مجازی

بنام خدایی که در این نزدیکیهاست

با گشتی در اینترنت و جستجوی مطلب پیرامون تمبک یک نام را زیاد مشاهده می کنیم، "پیمان ناصح پور". دکتر پیمان ناصح پور از جمله نوازندگانی است که مهمترین فعالیت او حضور گسترده در فضای مجازی و شناساندن تمبک به عنوان سازی توانمند در خارج از کشوراست. تعداد نوشته های او به زبان انگلیسی بی گمان از هر نوازنده تمبک دیگری بیشتر است.

پیمان ناصح پور

زندگی نامه موسیقایی:


او که هم اکنون در آلمان ساکن است، در سال ١٣٥٣ در تهران و در خانواده نصرالله ناصح پور (استاد ردیف های آوازی)، به دنیا آمد. از کودکی با موسیقی آذری و اصیل ایرانی آشَنا گردید.

پس از به پایان رساندن دوره ی موسیقی کودکان کارل ارف زیر نظر محمد رضا درویشی (پژوهشگر موسیقی نواحی ایران)، در سن 9 سالگی شروع به یادگیری تمبک نزد مرحوم استاد ناصر فرهنگفر نمود. او این فرصت را مایه خوشبختی خود می داند. در یادگیری تمبک توانست به سن 17 سالگی به تکنوازی، همنوازی و آموزش ساز بپردازد.

او همچنین به یادگیری قاوال (دایره ی آذری) زیر نظر لطیف طهماسبی زاده (استاد صاحب سبک دایره) و دف در خانقاه خلیفه میرزا آقا غوثی (استاد دف خانقاهی) مبادرت ورزید و به پژوهش درباره طبلا و ریتم های هندی پرداخت.

او از همکاری خانواده خود و با گروه همنوازان شیدا به سرپرستی محمد رضا لطفی (استاد تار، سه تار و ردیف های سازی) و دیگر هنرمندان نامی همچون هابیل علی اف (استاد کمانچه آذری)، پیتر گیگر (استاد موسیقی جاز)، مسعود شعاری (نوازنده نامی سه تار)، حسن ناهید (استاد نامی نی)، مجید درخشانی (نوازنده ی نامی تار) به عنوان فرصتی مناسب و غرورآمیز یاد می کند.

تحصیلات:


پس از ورود به دانشگاه شهید بهشتی در رشته ی ریاضی محض، او در دومین المپیاد دانشجویی کشور در رشته ی ریاضی میان ٢٨٣٦ نفر موفق به کسب رتبه ی دوازدهم شد. در دوران لیسانس به مبحث آنالیز ریاضی Mathematical Analysis علاقمند گردید.

در اواخر تحصیل با دکتر سیامک یاسمی آشنا گردید و ایشان در یکی از مقالات خود به یکی از یافته های پیمان اشاره کرده اند.

برای ادامه تحصیل به دانشگاه تهران رفت و به سال ١٣٧٨ درجه کارشناسی ارشد در ریاضیات محض را با عنوان تز cancellation ideals and content modules دریافت کرد. در همین زمینه او اولین مقاله خود را به همراه سیامک یاسمی در ژورنال Kyungpook Mathematical Journal چاپ نمود. از دیگر مقالات او می توان به موارد زیر اشاره نمود:

P. Nasehpour, Content algebras over commutative rings with zero divisors, arXiv:0807.1835v3, preprint With Sh. Payrovi, Modules having very few zero-divisors, To appear in Communication in Algebra
Peyman Nasehpour, Zero-divisors of content algebras, to appear in Archivum Mathematicum (Brno).
Peyman Nasehpour, Zero-divisors of semigroup modules, to appear in Kyungpook Math. Journal.

از دیگر علائق او mathematical logic است که او را به مطالعه فلسفه وینگنشتاین به مدت 8 سال در محضر استاد عبداله انوار کشاند. او این دوران را تاثیر گذار بر نگرش و مفاهیم ریاضی شناختی خود می داند.

در سال 1385 به قصد ادامه تحصیل عازم اسپانیا گردید و در نهایت در آلمان به تحصیل ریاضی در مقطع دکترا پرداخته و با گذراندن دوره ای چهار و نیم ساله زیر نظر استاد "وینفیرید برونس" (استاد برجسته جبر)، دکترای ریاضی خود را در بهمن ۱۳۸۹ گرفت.

پیمان به آموزش ریاضی علاقه خاصی دارد، سرکار خانم دکتر زهرا گویا استاد آموزش ریاضی دانشگاه شهید بهشتی و مولف کتب درسی ریاضی اعتقاد دارد بهره بردن اکثر مردم از مفاهیم ریاضی ازعلائق پیمان است.

پیمان ناصح پور همچنین هفت سال پیش در نشستی در فرهنگسرای هنر (ارسباران) به بررسی رابطه ریتمها و ریاضیات پرداخت که با اجرای صحنه ای او همراه بود.

اجرا و فعالیت های آموزشی:

 
بر اساس آنچه در وبسایت رسمی او قرار داده شده، حدود 54 اجرا از او ثبت شده است. همچنین به دفعات و در زمانهای مختلف با شرکت در سمینارهای موسیقی، ابعاد موسیقی ایرانی را همراه با اجرای آن برای شرکت کنندگان تشریح نموده است. از دیگر فعالیت های او تدریس تنبک، دایره آذربایجانی و دف به سبک خانقاهی است.

نوشته ها و مصاحبه ها:


حیطه فعالیت نوشتاری او متنوع است؛ در موضوعاتی چون تحقیق سازشناختی تمبک تا انتقاد به وضع موجود هنر نوازندگی سازهای کوبه ای او مطلب نوشته است. همچنین وی در مصاحبه های مختلف خود بارها به اهمیت ارزش پیشکسوتان هنر تمبک نوازی اشاره کرده و همچنین خواستار پی ریزی جایگاهی آکادمیک برای نوازندگی سازهای کوبه ای شده است.

پیمان همچنین در سایتهای مختلف غیر ایرانی مرتبط با موسیقی کوبه ای از طریق ارسال مقالات یا نمونه های صوتی و تصویری نوازندگی تمبک به اشاعه موسیقی کوبه ای ایران می پردازد.

مایکل آنجلو، نوازنده سریع گیتار

بنام خدایی که در این نزدیکیهاست

مایکل آنجلو یکی از مشهور ترین گیتاریست های جهان است؛ مجله Guitar One Magazine وی را سریعترین گیتاریست تمامی دوران نوازندگی نامید. اعجوبه ای که مهارت و تکنیکش امریست غیر قابل تصور. نوازنده ای که هم با دست راست میتواند بنوازند و همان کار را نیز با دست چپ انجام دهد استفاده از گیتار موازی (دارای 4 دسته) و اجرای آن بنظر امری نمایشی بیاید اما وی این ایده را با مهارت اعجاب انگیزش به امری عملی و قابل اجرا مبدل نمود.

 

مایکل آنجلو

مایکل آنجلو
 
 
مایکل آنجلو نوازنده گیتار سبک instrumental/heavy metal در ایلینویز آمریکا بدنیا آمد و تحصیلات
خود را در زمینه موسیقی و آهنگسازی از دانشگاه Northeastern Illinois University دریافت نمود.

اجرا و کنسرت یکی از عمده ترین فعالیت های وی را تشکیل میدهند و بسیاری از علاقمندان به موسیقی مشتاق این هستند که سریعترین گیتاریست جهان را از نزدیک مشاهده نمایند . وی فعالیت ضبط و نوازندگی را همراه با گروه band Holland که Tommy Holland خواننده ان بود شروع نمود. آلبوم های ضبط شده آنها در دهه 80 توسط کمپانی هایی چون Atlantic Records منتشر شد موفقیت خوبی را برای گروه بهمراه داشت. سپس در آلبوم تکنوازی Jim Gillette با عنوان Proud to Be Loud همکاری نمود.

این دو ستاره موسیقی متال و نوازنده باس T.J. Racer و درامر Bobby Rock گروه متال را بنیان نهادند. باتیو گیتار را از سن 10 سالگی شروع مینمود هر چند که از کودکی نیز پیانو مینواخت. ظرف دو سال وی توانست از معلم خویش نیز سریعتری بنوازد.

یکی از خصوصیات جالب توجه در وی این است که دست چپ وی انجام میدهد، دست راستش نیز قادر به انجام آن میباشد و یا بجای اینکه همانند دیگر نوازندگان از پایین (دست چپ) فرت ها را گرفته وی این کار را نیز از قسمت بالای گیتار نیز انجام میدهد و به همان راحتی نت ها را به صدا در می آورد.


این قدرت در انگشتان شاید برای هر نوازنده ای آرزویی محال باشد اما وی قادر به انجام این عمل بود که موجب میشد تا از نظر تکنیک و سرعت بتواند به حد بسیار بالایی برسد. در همان سنین سعی نمود تا دو گیتار را همزمان بنوازد که بر روی هر یک کاری متفاوت مانند اجرای قطعات در تونالیته های مختلف انجام میداد.

پس از این وی گیتار چهار دسته خودش را اختراع نمود و با آن مینواخت که در یکی از کنسرتهای وی در تگزاس به همراه گروه نیترو دزدیده شد اما شرکت بتازگی برای وی گیتاری ساخته بود که جایگزین گیتار قبلی وی شد.


باتیو یکی از نوازندگانیست که جدا از نوازندگی در گیتار نیز تغییرات جالبی بوجود آورده است همانند string dampener که موجب میشود نوازنده به آسانی تکنیک هایی همانند لگاتو و تپینگ را براحتی انجام دهد.

شرکت Dean Guitars مسوول ساخت سازهای وی میباشد و باتیو سالها از گیتار ها و تجهیزات جانبی این شرکت در تورها و کنسرتهایش استفاده مینماید و این شرکت نیز حامی طرح ها و ایده های خلاقانه نیز میباشد. باتیو دو اثر تصویری نیز از کارهایش و شیوه نوازندگیش با عنوان Speed Kills و Speed Lives منتشر نموده است که استقبال بسیار بالایی نیز از این دو اثر شد.

اما وی درباره این قدرتش در نوازندگی بالاخص در تکنیک های همچون تپینگ و لگاتو بیان میدارد:
مهمترین نکته این بود که من در همان دوران (سن ده سالگی) خود متوجه شدم که در چه تکنیکی ضعف دارم (تپینگ و لگاتو) و در همان دوره با تمرین توانستم بر ضعف هایم غلبه کنم و آنها را به یکی از نقاط قوت نوازندگیم تبدیل نمایم.